میلاد با سعادت پیامبر اکرم
به نام خدا
با سلام و نثار دعای خیر
بدینوسیله میلاد با سعادت پیامبر اکرم اسلام(ص) را به همه مسلمانان جهان و همچینین به آنها که با «فلسفه دین» آشنا هستند و مسیر تکامل فکری انسان و یافتههای او را بخوبی درک میکنند، آنها که به علم شهودی (دنیای جرقه های ذهنی و الهام و…) باور دارند را تبریک عرض میکنم. میلاد او را که در حوزه چنین علمی، نقشی اساسی ایفا نموده است
به آنها که می دانند تنها علم حصولی و فلسفه پاسخگوی همه سوالات ابدی بشر نیستند (سوالاتی مانند: من کیستم؟، ازکجا آمده ام؟، به کجا خواهم رفت؟ هدف از آمدنم چه بوده است؟ و…؟). زیرا که علم گذشته از این که مطلقاً قادر به ورود به چنین موضوعات و پاسخگویی به چنین سوالاتی نیست، روز به روز هم با سوالات بی پاسخ بیشتری بصورت تصاعدی مواجه میشود و به سوی دوران «بحران سوال» پیش می رود و فلسفه هم که متکی به عقل ماست نیز به علت محدودیت عقل و دانایی بشر و عدم دسترسی به معلومات لازم برای پاسخگویی به این دسته از سوالات، هرگز نمیتواند جوابی برای این گونه سوالات داشته باشد.
در این مورد و چنین حوزهای که از دیرباز علم شهودی را عرضه نموده و چنین حوزه ای که در کنار علم و فلسفه، دین نامیده شده(صرف نظر از نوع و اسم گذاری های اختصاصی مانند، اسلام، یهودیت، مسیحیت و…) و از دل آن مذهب و عرفان بیرون آمده است. بدون شک بدون دین، انسان با خلاء معرفتی و فقدان علم شهودی مواجه خواهد شد. بطوری که هیچ چیزی نمیتواند این فقدان را جبران کند(همچنان که در تجارب تاریخی، پس از فروپاشی شوروی سابق، چنین خلایی مشهود بوده و معلوم شد که همه پایگاه هایی اخلاقی جامعه نابود شده و ضرر و زیان های جبران ناپذیری به پیکر جامعه وارد شده است و جدایی کامل از دین هم از هیچ نظر کمکی به انسان نکرده بود آنچه را که به زعم علم گرایان تصور میشود عامل بدبختی انسان دین بوده است. در حالیکه باید گفت خود شکن، آینه شکستن خطاست. علم گرایی مطلق هم تجربه شده است و خوشبختانه همه امتحان پس داده اند، علم هم امتحان پس داده!!!). هرچند که همواره در طول تاریخ، مذهب بازیچه دست قدرتها و استفاده ابزاری از آن از سویی و سرکوب عرفان از سوی دیگر بوده و در دربار همه شاهان و سلاطین طول تاریخ و در کنار همه قدرتمداران، همواره مقامات مذهبی تشریفاتی حضور داشته اند تا راه را برای مقدس نمایی آنها و ضل الله(سایه خدا) بودن شاهان از یکطرف و کمک به سرکوب مردم با استفاده از ابزار دینی و صدور فتواها، دستور قتل عرفا و… را از طرف دیگر در جهت تثبیت هر چه بیشتر این قدرتها را به عمل بیاورند. در مواردی هم که در طول تاریخ متاسفانه قدرت مستقیما در دست مقامات مذهبی افتاده است نیز منجر به فجایعی در تاریخ جهان شده است که دوران قرون وسطی و نظام کنونی از سرآمدترین آنها بوده است که بی شک تاریخ هرگز این خاطرات دردناک را فراموش نخواهد کرد.
بنیانگذار مکتب عرفان کیهانی حلقه و سازمان صلح طاهری: محمد علی طاهری
تورنتو: ۱۰/اکتبر/۲۰۲۳ مصادف با ۱۱/مهر/۱۴۰۲
———————————————–
در اینجا با توجه به مذهب زدگی شدید مردم و تمایل به جدایی از معنویت گرایی و معرفت پژوهی و تصور غلط و سراب فریبنده ایی که حذف دین از زندگی مردم و جایگزینی علم و تکنولوژی انسان به خوشبختی خواهد رسید، گذری به موضوعی را که از دههای قبل مورد بحث و بررسی بوده و در کتاب آنسان و معرفت در سال ۱۳۸۵ به چاپ رسیده، جهت یادآوری و مطالعه مجدد در اینجا به آن اشاره میشود:
تجربه علم و سؤال
آن چه را که انسان از شناخت، فهم و درک دارد، محصول یک مثلث است که تجربه علم و سؤال سه رأس این مثلث (شکل ۳۲) را تشکیل میدهند.
در ابتدای مسیرانسان کدام یک از این سه، قبل از دیگری وجود داشته و مورد استفاده و بهره برداری انسان قرار گرفته است؟
ممکن است فوری پاسخ دهیم که تجربه، اولین چیزی بوده که انسان در ابتدا با آن برخورد کرده و آن را شناخته است. این درست است که ما بدون شک همواره با کسب تجربه مواجه بودهایم اما برای این که یک تجربه منجر به دانش و معلوماتی شود، انسان باید مجهز به یک سیستم پردازشگر باشد تا بتواند با تجارب کسب شده، بازیهای فکری لازم را انجام داده و سرانجام آن را به نتیجه مشخصی برساند که بتوان نام «تجربه» را روی آن گذارد. این سیستم پردازشگر خود نیاز به «علم» دارد و بدون علم هیچ سیستم پردازشگری نمی تواند تجربهای را ثبت و ضبط کند.
پس نتیجه می گیریم که برای بهره برداری ازتجارب، باید «علم» وجود داشته باشد؛ اما برای این که علم به وجود بیاید باید قبل از آن، مجهولاتی برای انسان وجود داشته باشند که با پاسخ به آنها علم و دانشی ایجاد شده باشد و بدون برخورد با «سؤال»، «علم» هم نمی تواند به وجود آمده باشد. پس باید انسان قبل از رسیدن به «علم» با سؤالاتی برخورد کرده تا با پاسخ به آنها، علم به وجود بیاید در واقع بدون برخورد با «سؤال»، جوابی هم وجود ندارد که بخواهد تبدیل به «علم» شود.
پس بدون «سؤال» هم علم نمیتواند وجود داشته باشد. اما پاسخ به «سؤال» خود نیاز به وجود «علم» دارد و تا «علم» نداشته باشیم، نمی توانیم به «سؤال» پاسخ بدهیم.
از طرف دیگر، تا انسان با چیزی برخورد نکند، سؤالی نیز برای او مطرح نمی شود و این برخورد با وقایع است که او را به فکرهایی وا میدارد که باعث طرح سؤال می شود؛ خلاصه تا «تجربه» کردن، اتفاق نیافتد سؤالی نیز پیش نمی آید.
با این حساب و با توجه به موضوع ، به یک پارادوکس برمی خوریم؛ به طوری که نمیتوان گفت کدام یک از سه رأس مثلث مورد بحث زودتر به وجود آمده است. تنها چیزی که در پاسخ میتوان گفت، این است که در واقع انسان موجود منحصر به فردی بوده است که با قابلیتهای خاص خود، از همان ابتدا به موازات یکدیگر دسترسی به هر سه رأس مثلث را به طور هم زمان آغاز کرده و هم چنان به موازات یکدیگر آنها را ارتقاء داده است. این در واقع منحصر به فرد بودن انسان را از دل بینهایت مخلوقات روی زمین نشان می دهد.
علم و پاسخ به معمای خلقت
حال سؤال دیگری مطرح می کنیم؛ آیا دنیای علم میتواند جواب معمای خلقت را به ما عرضه کند؟
برای پاسخ به این سؤال نموداری ترسیم میکنیم که زمان و محور تعداد سؤالات ،بشر آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
نمودار فوق به ما نشان می دهد که انسان در ابتدای حرکت خود، چند سؤال بیشتر نداشته و به تدریج هر چقدر جلوتر آمده است، سؤالات او بیشتر شده و پاسخگویی به این سوالات به تدریج تبدیل به شاخه های علمی متعدد شده و آن شاخهها نیز دوباره منجر به طرح سؤالات جدید دیگری شدهاند و با مرور زمان تعداد سؤالات و تعداد شاخههای علمی افزایش پیدا کرده است.
در چند دهۀ اخیر تعداد سؤالات مطرح شده از تعداد سؤالات کل تاریخ بشر، بیشتر بوده است و در حال حاضر وضعیت به گونهای است که هنوز انسان به یک سؤال پاسخ نداده، صدها سؤال دیگر توسط شاخههای علمی جدید مطرح می شود. با این روند، به زودی انسان به مرزی خواهد رسید که آن را مرز «بحران سؤال» نامگذاری می کنیم. در این مرز بحرانی، نسبت تعداد سؤالات جدید مطرح شده به پاسخهای داده شده روز به روز بیشتر شده و به سمت بینهایت میل میکند؛ به عبارتی
در این مرز برای همیشه انسان خواهد فهمید که علم هرگز قادر نخواهد بود وضعیتی پیش بیاورد که روزی انسان بگوید: به جواب همۀ سؤالاتم رسیدم.» این موضوع را همۀ عرفای ایران فهمیده بودند و با وجودی که همگی آنها از علمای زمان خود نیز بودهاند، ولی از علم برای پاسخگویی به سوالات و حل معمای خلقت، ابراز ناامیدی کردهاند و به این نکته پی برده بودند که علم نمی تواند پاسخ معمای هستی را به آنها بده.
حدیث مطرب و می گوی و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را (حافظ)
یا جناب مولانا در این مورد می سراید:
خرده کاریهای علم هندسه یا نجوم و علم طب و فلسفه
که تعلق با همین دنیاستش ره به هفتم آسمان بر نیستش
سهراب سپهری ما را به اردو زدن پشت حصار دانایی دعوت می کند، زیرا به خوبی پی برده بود که دانایی ما، راه به جایی نمی برد و راز گل سرخ را با این عقل و دانایی محدوده ما نمی توان شناسایی کرد:
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم؛
کار ما شاید این است که پی نیلوفر و قرن پی آواز حقیقت بدویم؛ پشت دانایی اردو بزنیم
از آنجا که دانش بیشتر یعنی سؤال بیشتر زیرا علم از سؤال است و سؤال از علم(در این رابطه مفصل بحث شد که آیا ابتدا سوال بوده و یا ابتدا علم)؛ از اینرو، بوعلی سینا به واسطه علم گسترده خود، به دنیایی ازسؤال بر می خورد و از این رو پی به این نکته میبرد که هنوز چیزی نمی داند و در واقع متوجه نادانی خود می شود:
تا بدانجا رسید دانش من که بدانم که همی نادانم
و یا:
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت یک موی ندانست، بسی موی شکافت
گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت آخر به کمال ذره ای راه نیافت (ابوسعید ابوالخیر)
حافظ نیز چنین می سراید:
طاق و رواق مدرسه و قال و قیل علم در راه جام و ساقی مه رو نهادهایم
و یا
دفتر دانش ما جمله بشویید به می که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
بنابراین، علم با وجود روشنگریهای بسیار خود هرگز نخواهد توانست به حل معمای خلقت نایل شود و هر روز نسبت نادانسته های انسان به دانسته های او بیشتر و بیشتر خواهد شد.
(کتاب انسان از منظری دیگر-۱۳۸۵)
از اینها گذشته با نزدیک شدن به دوران «برده داری مدرن»(تا پنج سال آینده) که از دهههای قبل در مورد آن صحبت کردهام، جایی که انسان به ناگاه می فهمد که همه چیز خود را ازدست داده و تبدیل به موجود بی هویتی شده که فقط با یک شماره شناسایی میشود و ارزشی بیش از یک شماره ندارد و یگانگی او در این کیهان و شان و منزلتش به کلی از بین رفته و… در آنجا خواهد فهمید که چه داشته گرانبهایی را از دست داده است که برگشت به آن تنها راه نجاتش خواهد بود. حوزهای به نام «معنویت گرایی و معرفت پژوهی». جایی که در آن انسان تازه به «فلسفه دین» پی خواهد برد. روزی که همه تلاشهای خود را معطوف برای از بین بردن همه مظاهر تکنولوژی به کار خواهد گرفت تا خود را از شر آن نجات بدهد و…
من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم پیدا نمیشدی تو شاید که مرده بودم
استادم ،والاترین معلم ،
شهادت میدهیم به حقانییت راه تان ،و شهادت میدهیم ک پیام آور حق تعالی هستید،
و شهادت میدهیم…
استاد عزیز، هرچقدر شبکه منفی در نکوهش معنویت، فعالیت کند، ستاد تکنفره شما و یاران صدیقتان، مهر باطل میزنند بر هر فریبی که انسانها را به سمت کثرت سوق دهد. چه خوب که ما با شما در یک تن واحده ایم. التماس دعا.
با سلام و عرض ادب خدمت بزرگ استاد عزیزم
استاد عزیزو بزرگوار تا هستم سپاسگزارتان هستم شکر برای حضورتان
درود براستاد بزرگوارم استاد محمدعلی طاهری
عیدتان مبارک 🌹🤍
می کنم تا پای جان، احیای عشق
در غزل سر می دهم، افشای عشق
عید ما را نیست جز دیدار تو
ای که با خود برده ای، معنای عشق
استاد عزیزم لحظه لحظه زندگی ام رو مدیون آموزه های ناب و الهی شما هستم،سپاسگزارم از وجود نازنین شما
با سلام استاد بزرگوار همیشه کامل وتمام راجب یک موضوع صحبت میکنند .ماهم به نوبه خودمون این میلاد با سعادت را به همه مسلمانان وپیروان ادیان ابراهیمی تبریک میگوییم .
امدی که حرف آخر را بزنی اگر بدانیم اگر بدانند
به امید بیداری بشریت به نور آموزههای تعالیبخش الهی مکتب عرفان کیهانی حلقه و یافتن هویت اینتریونیورسالیزم
باشد تا قدردان شما یگانه معلم نجاتبخش از هرگونه بردگیها باشیم
استاد جان قربونت برم من که جواب همه سوالا رو داری
قدردانی و سپاسگزاری ویژه از استاد عزیز و ارجمند جناب آقای دکترمحمدعلی طاهری، که همواره چراغ راه مسیر کمال انسان هستند و در جهت برطرف کردن کج فهمی ها و عدم تعادل فکری بشر مسیری را پیش پای او نهاده اند که بشر از گمراهی و سردرگمی ها نجات یابد.
استاد عزیز سپاس
سپاس خداوندگار را که در این عصر مرا قرار داد که با چنین استادی همراه باشیم دورد بر استاد عشق
درود بر استاد عزیزم
درود بر مربی جهان رب العالمین بسیار مفتخریم که در دوره ای هستیم که شما هستین ای معنای هستی
پروردگارا سپاس بیکران بخاطر نعمت وجود استاد بزرگوارم
استاد گرانقدر متشکرم از اینکه در این دوران که به سرعت روبه برده داری نوین میرویم راه معرفت جویی را برایمان روشن نمودید تا هویت خود را حفظ کنیم و به برده تبدیل نشویم
با سپاس بیکران از استاد ارجمند جناب محمدعلی طاهری ماهم به شما میلاد حضرت رسول اکرم (ص) را تبریک می گوییم
دورت بگردم استاد عزیزم که با وجودتون و آموزه هاتون جان دوباره بخشیدین❤️❤️
به فلک میرسد از روی چو خورشید تو نور
قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
آدمی چون تو در آفاق نشان نتوان داد
بلکه در جنت فردوس نباشد چو تو حور
حور فردا که چنین روی بهشتی بیند
گرش انصاف بود معترف آید به قصور
درود بر استاد عشق محمد علی طاهری
درود بر عارف بزرگ و معلم و راهنمای بشریت استاد محمدعلی طاهری و شهادت میدهم بر آموزه های برحق شما
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم
عیدتان مبارک🌹🙏
با سلام و درود بیپایان
ما نیز این میلاد با سعادت را صمیمانه خدمت شما استاد جانها و چراغ راهمان تبریک عرض نموده، از اینکه ما را با حوزه علم شهودی و معرفت آشنا نمودید، و همچنین فلسفهها و چراییها و کشف رمزها… بینهایت سپاسگزاریم و قدردان💕
عشق
هزاران درود به شما استاد عزیز که چشم ما را به معرفت هر موضوعى باز میکنید که فقط دنباله رو و مقلد نباشیم و آگاه نسبت به فلسفه وجودى هر موردى در جهان هستى باشیم ،از خداوند بزایتان سربلندى و عزت روز افزون طلب میکنم
تبریک میلاد با سعادت رسول اکرم ص و امام ششم بر استاد عزیز و خانواده محترم عرفان🌹
با سلام وتبریک مبعث پیامبر اکرم ودرود بیکران بر استاد عشق که او چیزی جز تجلی کامل الهی بر روی زمین برای ما نیستن و نام او بر روح وقلب ما حک شده .ممنون که هستی استاد عزیز
قدردان روشنگری های استاد فرزانه جناب آقای دکتر محمدعلی طاهری هستیم.
استاد عزیز،میلاد پیامبر حضرت محمد را به شما نبی خاص،تبریک میگویم .شما درعصر ما پیامبر و نبی خاص هستی که آمدی همچون محمد (ص) خبراز اطلاعات هفت آسمان دهی ، خبر از نجات بشر امروز از یوغ هرنوع برده گی دهی.که تنها راه نجات ما معرفتگرایی و معرفتپژوهیست .
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
تبریک به استاد بزرگوارم که پیام آور شعور و آگاهی و رحمانیت و رحیمیت بودند و جام جان ما خسته دلان و ضعیفان را با امید و آرامش لبریز کردند.
مطربان را غم دوست بسیار بود … عالمان گو بنده ی پرگار شوند.
دُردی کش روزگار است استاد… هر کس که نداند خوار بود
ساقی بیار باده که هشیار کم است… گر چه دانای حقایق خوار کنند.
خواری ز برای دوست بزرگواریست… هر آن که بزرگ است همی خوار بود
بسیار بسیار نیکوست و خداگونه اینهمه توجه فقط از الگوی تمام عیار رحمانیت و استادی اینچنین فهیم و انسانی تمام عیار برمیآید،استاد سپاسگزاریم اینکه دغدغه هایمان را بدون بیان کردنش،میدانید و جواب میدهید.
عاشقتم شمس زمان🙏♥️
باسلام استاد لطف کنید دربارهی کمربند فوتونی و بعد پنجم و تحولاتی که در پیش داریم و بیخودی گری صحبت بفرمایید ممنون 💚
جان جانان از ازل شما بودید و تا ابد شما هستید دورتون بگردم
🙏❤🌹 #محمدعلی_طاهری
درودها استاد عزیز
میلاد با سعاوت نبی اکرم مبارک باد
استاد عزیزم
این روز را به شما بعنوان بزرگترین استاد معنوی تمام زندگی ام تبریک عرض کرده و از خداوند منان می خواهم تمام مردم عصر ما را از اندیشه های ناب و تعالیم سهل و در عین حال رسای شما ،برخوردار کند.
سایه وجودتان بر سر ما مستدام باد.
سپاس از شما استاد بزرگوار
شهادت می دهم به حقانیت گفته های شما
عشق ِ من و ما هستید ای همه جانم و
آرزومه ببینمتون و خدمتگزارتون باشم پیامبر ِ پاک و معنوی و روحانی ِ من🙌☀🌈
سلام آنچه در باره علم فرمودید کاملا درست و . علم فرآیند کشف مجهولات است و مجهولات بی نهایتند و این فر آیند ادامه دارد اما مدافعان نگرش علمی می گویند چاره ای دیگر نیست و راههای دیگر پندار و خیال انسان در طول تاریخ بوده.با این همه تناقضات در دین چه کن
سپاس استاد عزیزم، این روز رو به شما رسول بزرگوار جهانیان به خصوص مردم ایران تبریک عرض میکنیم. به امید صلحی پایدار در جهان و یکپارچگی.🙏 دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند❤💞
استاد عزیز چه خوب فرمودین که بعد از فرو پاشی شوروی سابق،به فقدان دین پی بردند و،انشاالله در مذهب اشتراکی در اینده ،به (رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند)برسیم که بقول شما بعد از پی بردن به هوشمندی رسیدن به افریدگار هست.🌷🌷🌷🌷🌷
استاد بزرگ، هرگز نتوانستم از نزدیک دستان شمارا ببوسم و سپاسگزار محبت و دانش بیکرانی که در اختیار ما گذاشتید باشم ، از دور و این فاصله ارادتمند شما هستم ، متشکرم به خاطر تمام دانشی که در اختیار بشریت قرار دادید . این آرامش را مدیون شما هستم.شکرت خدایا
دوش دیدم به خواب حلقه وصل تو جهانگیر میشود
وین راز سر به مهر بر همه پیر و جوان عیان میشود
سپاس از توضیحات ناب استاد عزیز و این روز مخصوص شماست و این عید را به شما تبریک و تهنیت عرض می کنیم .
سلام و عرض ادب استاد بزرگوارم با تمام وجود از تمام زحمات شبانه روزیتون سپاس گذارم 🙏🌹
…
از ساغر عنایت، ساقی دو جرعه باید
ورنه ازین درایت، باشد که عار بینید
هر حرف و نقطه راهی مقصود روی ماهی
آتش شود گلستان آن دم که بار بینید
بادست در نگاهش آبست بر بیانش
باشد که خاک باشید بو کوزه کار بینید
…
طلب خیر براتون عزیزم
ممنون استاد عزیزتر از جان برای انفاق روزی های اسمانی تون❤️🙏
استاد عزیز ممنون بابت این مطالب ارزشمند🌷