اطلاعیه درد دل
به نام خدا
با سلام و نثار دعای خیر
به دنبال صدور چند اطلاعیه و اعلام تغییرات، هشدار و… برخی از دوستان عزیز مجموعه دچار نگرانی شده اند مبنی بر اینکه مگر چه اتفاقات اسفناکی روی داده که مجموعه عرفان حلقه را تا این حد تحت تاثیر قرار داده است. از اینرو توضیح کوتاه و مختصری را در این رابطه عرض میکنم. ضمن اینکه این توضیحات قیاس مع الفارق بوده و هیچگونه وجه تشابهی با اصل داستان ندارد؛ اما طرح آن شاید خالی از لطف هم نباشد.
عده کثیری که با حضرت موسی(ع) از رود نیل گذشتند و از نزدیک در کنار آن پیامبر بزرگ بودند و آن همه معجزات عجیب و غریب را به چشم خود دیده و از نزدیک مشاهده کردند که رود نیل شکافته شد و … چهل روز نشده آن همه معجزات و مجاهدت های آن پیامبر عظیم الشان را به دست فراموشی سپردند. یا عیسی مسیح(ع) با آن همه عظمت وجودی که در طول تاریخ بی نظیر بوده و آنهمه عشقی را که به بشریت عرضه نمودند، حواریون او که همه جا همراه این پیامبر و بزرگ مرد تاریخ بشریت بودند و با او زندگی کردند و هر روزشان چهره در چهره او تحت آموزه های آن پیامبر عشق و رحمت قرار داشتند، از میان دوازده نفر حواریون، یکی از آنها آن چنان خیانت بزرگ را نسبت به ایشان مرتکب شد و او را به یک مشت سکه فروخت و… اما همانطور که در ابتدا توضیح داده شد هیچ نسبتی بین این گفته ها و موضوع ابرازی اینجانب نیست، ولی این سوال مطرح میشود که آیا مگر ما از آنها بالاتریم؟ آیا نزدیکی ما به خدا از آنها بیشتر است؟ و…
باید عرض کنم به دنبال حدود ۹ سال دوری من از مجموعه دوستان عرفان حلقه و در نتیجه بی سرپرستی و عدم نظارت بر فعالیت های مربیان، بلاتکلیفی آموزش ها، خرابکاری های افراد نفوذی، خیانت و اقدامات پشت پرده افراد خائن، خودنمایی ها و معرکه گیری برخی افراد بی جنبه، تخلفات بعضی افراد آگاه و یا ناآگاه و… که این عده تعداد بسیار کم و اندکی را تشکیل میدهند، باز هم جای شکر فراوان به درگاه خداوند دارد و سپاس و تشکر فراوان از جمعیت گسترده دلسوزان و امانتداران این مجموعه که خیل عظیمی از انسان های فرهیخته ای را شامل میشود که همه مجاهدت و تلاش خود را در خلال این مدت طولانی به عمل آورده اند و ضمن دفاع از اینجانب، همه وقت خود را صرف معرفی شعور الهی و حفظ آموزه های عرفان حلقه نموده و با چنگ و دندان این آموزه ها را از مصادره، ایجاد انحراف و… با همه وجود حفظ کرده اند. ممکن است سوال شود که اگر تعداد متخلفین و… بسیار اندک بوده پس چه نیازی به این همه اطلاعیه و هشدار و تغییر در برنامه و اضافه شدن تعهد نامه و… می باشد. در پاسخ باید عرض کنم که همانطوری که یک سلول سرطانی صدتریلیون سلول سالم را به خطر می اندازد؛ خطا و اشتباه و خیانت حتی یک نفرهم می تواند آبروی مجموعه بزرگی را به سادگی به خطر بیندازد. یعنی دقیقا همان اتفاقی که در مورد این مجموعه افتاده است و همانطور که نمک نشناسی یک نفر در دهه هفتاد باعث تحمیل اخذ سوگند نامه از هزاران نفر تا کنون شده، خیانت و ضربه از پشت دو نفر دیگر نیز در طی سالهای اخیر و مدتی که من در حبس بودم به اضافه تخلفات ارتکابی عده معدود دیگری باعث شیوع بدبینی، اعمال مقررات سختگیرانه، اخذ تعهد نامه و منظور کردن بسیاری تغییرات و محدودیت های دیگر در آموزش و… شده است. در حالیکه این مجموعه میلیونی در خلال سه دهه گذشته فقط با ۵ نفر خائن و نمک نشناس مواجه شده(جالب است که یکی از این افراد در چند روز گذشته طی اطلاعیه ای ضمن تبریک میلاد حضرت عیسی ع نسبت به ظلم نظام و مظلومیت ملت ایران و دادخواهی از جانب آنها اطلاعیه صادر نموده و!!! در حالیکه زمانی که من در زیر چوبه اعدام بوده ام، این خانم ضمن همسویی با نظام و ضربه زدن به من و مجموعه، به فکر سرقت و مصادره داشته های عرفان حلقه از کتاب و تردمارک و نام ها و اسامی و آرم گرفته تا ادعای جانشینی و… بوده است. کسی که حتی اقامت خود را در آمریکا و کسب درآمد و همه چیز را مدیون عرفان حلقه می باشد، گذشته از سایر موارد)، آنهم به صورت ناموفق و شکست خورده و رسوا که نسبت به این جمعیت انبوه میلیونی، این تعداد بسیار ناچیز و قابل اغماض می باشد. اما حتی برای یک مجموعه عظیم هم وجود یک خائن کافی است تا همه اعتمادها از بین برود و ضربه هولناکی بر آن وارد شود. بقیه تخلفات ارتکابی هم واقعا از سوی عده معدودی صورت گرفته که برخی از آنها نیز ناخواسته بوده چون عده ای طبق تحقیقات بعمل آمده، آموزش های خود را از بعضی از مربیان متخلف گرفته و بواسطه داشتن اعتماد نسبت به آنها، در جریان انحرافی بودن آموزه های خود نبوده اند. اما به محض کسب اطلاع از این موضوع و هشدار به عمل آمده در اطلاعیه ها به خود آمده و به مسیر درست بازگشته اند و در حال بازنگری به آموزه های درست و مستند عرفان حلقه هستند تا مرتکب خیانت در امانت نشوند.
در خاتمه ضمن تشکر و قدردانی مجدد از همه دوستان فرهیخته و امانتداران عزیز از همه کسانی که به هر نحوی در فعالیتهای خود دچار انحراف، قصور، کوتاهی، نقصان و… شده اند، درخواست و دعوت می نمایم تا به اصل وحدت راه بازگشته و امانتدار حقیقی شعور الهی باشند تا برای خود و دیگران زمینه ساز راستین کمال و تعالی باشند و بدانند که راه تعالی از مسیر«من» نمی گذرد و به محض خطور لحظه ای فکر و طرح «من» مصادف میشود با سقوط به اسفل سافلین غرور و منیت و وقوع «انا خیر منه» که از آن پس دیگر محال است که با منیت و… کمالی به وقوع بپیوندد.
با آرزوی توفیق الهی
محمد علی طاهری
۹۸-۱۰-۱۰