وبسایت مرجع مکتب عرفان کیهانی حلقه

محمدعلی طاهری

ناظر در فیزیک

به نام خدا

(بحثی از کتاب کیهان شناسی شعوری)

در ادامه  بحث قبلی در خصوص اصل عدم قطعیت، در اینجا پارادوکس دیگری مطرح میشود که در عرفان حلقه از یکسو کل«کیهان» مجازی تلقی میشود و تابع عدم قطعیت(طاهری)، مجاز و نسبی و از سوی دیگر هم مشمول قطعیت میگردد و هم مشمول عدم قطعیت هایزنبرگ. در توضیح این پارادوکس نیز مواردی به شرح زیر یادآوری می گردد(برای اینکه بین اصل عدم قطعیت هایزنبرگ و عدم قطعیت کیهان فرق گذاشته شود، دومی را به نام اصل«عدم قطعیت طاهری» نامگذاری می کنیم).

اگر به یک لامپ روشن که در حال نور افشانی است، نگاه کنیم. از دید«Sciencefact» (رشته جدید اعلام شده) این لامپ روشن، مشمول تعاریف زیر خواهد بود:

  • وجود دارد. زیرا، در حال نورافشانی است و به وضوح آنرا می بینیم.
  • وجود ندارد. زیرا، به دلایل پیش گفته مجازی می باشد و از حقیقت وجودی برخوردار نیست.
  • هم وجود دارد و هم وجود ندارد. زیرا، این لامپ با جریان الکتریک ۵۰ هرتز(یا ۶۰ هرتز) تغذیه میشود. یعنی با فرکانس(تکانه) ۵۰ بار در ثانیه، جریان برق(پمپاژ الکترون به درون سیم برق) به این لامپ می رسد که در نتیجه مطابق شکل زیر، ۱۰۰ بار در ثانیه این جریان از نقطه صفر(یعنی خاموش) عبور می کند و این به معنی ۱۰۰ بار خاموش و روشن شدن لامپ در ثانیه می باشد(در ﺟﺮﻳﺎن ﻣﺘﻨﺎوب  ۵۰ ﺳﻴﻜﻞ، داﻣﻨﻪ ﻣﺜﺒﺖ ﺟﺮﻳﺎن در ﻫﺮ ﺛﺎﻧﻴﻪ ۵۰ ﺑﺎر ﻣﻨﺤﻨﻲ زﻣﺎن را ﻗﻄﻊ ﻛﺮده و ﺑﻪ ﺻﻔﺮ ﻣﻲ رﺳﺪ و داﻣﻨﻪ ﻣﻨﻔﻲ ﻫﻢ  ۵۰ ﺑﺎر؛ ﻳﻌﻨﻲ در ﻣﺠﻤﻮع در ﻫﺮ ﺛﺎﻧﻴﻪ ۱۰۰ ﺑﺎر ﻣﻨﺤﻨﻲ ﺟﺮﻳﺎن از ﻧﻘﻄﻪ ﺻﻔﺮ ﻣﻲ ﮔﺬرد ولی چشم انسان آنرا تشخیص نمی دهد و نور افشانی آنرا پیوسته می بیند).

 

 

پس همان طوریکه ملاحظه میشود روشنایی این لامپ هم وجود دارد و هم ندارد و این لامپ هم روشن است و هم خاموش. بنابراین، در هیچ حالتی قطعیت ندارد. یعنی نه روشن بودن آن قطعیت دارد و نه خاموش بودنش. به عبارتی دیگر، روشن و یا خاموش بودن آن تابع اصل عدم قطعیت(طاهری) است{در حالیکه مشمول اصل عدم قطعیت هایزنبرگ نیست. چنین عدم قطعیتی را اصل عدم قطعیت (طاهری) میگوییم}. با توجه به این بررسی راجع به این پدیده و یا هر پدیده دیگری میتوان چند سوال اساسی را مطرح نمود. مانند، آیا:

  • حقیقت است یا مجاز؟
  • مطلق است یا نسبی؟
  • قطعی است یا تابع اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است؟
  • قطعی است و یا تابع اصل عدم قطعیت(طاهری) است؟
  • در این پدیده روشنایی اصل است یا خاموشی و یا با یکدیگر فرقی ندارند؟

 نکته: پس اصطلاحاتی که در عرفان حلقه به کار میرود کاملا مختص به خود بوده و مفاهیم و نتایج متفاوتی نسبت به دنیای علم از آن گرفته میشود.

حال اگر ناظری مجهز به دید زمینی در خارج از کیهان ما، به این کیهان(جهان دو قطبی) نظاره کند، به دلایلی که ذکر خواهد شد کیهان دارای مشخصات کلی و اساسی دوقطبیت، مجازی، نسبی و تابع اصل عدم قطعیت(طاهری) خواهد بود.

  • اگر ناظر از کیهان(جهان دو قطبی) به جهان تک قطبی(مفروض) نظاره کند به دلایلی آن جهان مشمول حقیقی بودن، مطلق بودن و مشمول اصل قطعیت(طاهری) می باشد.
  • اگر ناظر از درون کیهان به کیهان(جهان دو قطبی) نظاره کند در آن صورت کیهان هم وجود دارد و هم ندارد. هم مجاز است و هم حقیقت. هم نسبی است و هم مطلق. هم تابع اصل عدم قطعیت(هایزنبرگ) است و هم تابع اصل عدم قطعیت(طاهری). هم «هیچ» است و هم «همه چیز»، هم موج است و هم ذره و…
  • اگر ناظر…

به عبارتی دیگر:

این موضوع بستگی به ناظر دارد که چه چیزی را مبنا قرار دهد. ناظر میتواند به دلخواه خود با تغییر مبنا نتایج متفاوتی بگیرد.

 

 

نکته: جهان تک قطبی(درمباحث جهان ها در فیزیک مورد بررسی دقیق تر قرار خواهد گرفت)، جهانی است مفروض که در برگیرنده مخزنی از«علم مطلق» است. علم مطلق نیز مجموعه ایی است  شامل بینهایت طرح و اطلاعات مربوط به آن ها که در هر طرح، امکان وجود یک عالم منحصر به فرد را با همه کلیات و جزییات و معیارهای حاکم بر آن عالم را در بر می گیرد.

نتیجه- ۱: بینهایت جهان های موازی(همگن و ناهمگن)، مجاور و متوالی باید وجود داشته باشد(برای این که با جهان های موازی در فیزیک اشتباه نشود، جهان های طاهری نامیده میشود).

نتیجه- ۲: اطلاعات هر عالمی و نحوه عملکرد آن ویژه و مختص به خود می باشد که با اطلاعات و ساختار سایر عوالم به طور کلی متفاوت است.

نتیجه- ۳: مجموعه اطلاعات و دانشی را که برای ساخت کیهان ما(با ساختار دو قطبی) به کار رفته، نظیر آن در هیچ عالم دیگری وجود ندارد و این اطلاعات به دلایلی فقط می تواند کسر بسیار ناچیزی(در حد صفر) از«علم مطلق» محسوب شود.

با توجه به نتایج فوق، می توان گفت:

و …

ناظر در کیهان:

  • ناظر در محاصره گذشته:

ناظر در کیهان در محاصره گذشته قرار دارد و به هر سو نظاره کند؛ در واقع به گذشته نگاه کرده است. بنابراین، زمان حال فقط در درون ناظر و درون ذره قرار دارد و خارج از وجود ناظر(یا انسان، ذره و…) زمان حال نیز یک تخیل است و حقیقت ندارد(هرچند که به علت مجاز بودن کیهان، همه آن چه که عامل ایجاد آن هستند، مانند فضا، زمان، ارتعاش و… مجاز هستند). یعنی با این تفاصیل:

  • برای ناظر در سیاهچاله فقط گذشته وجود دارد.
  • در خارج از سیاهچاله(در وضعیت فعلی مابین سیاهچاله و لبه کیهان)، ناظر فقط در درون خود با زمان حال مواجه است و در بیرون در محاصره گذشته قرار دارد.
  • برای ناظر در لبه کیهان فقط آینده وجود دارد.

برخی از موارد در خصوص ویژگی زمان و فضا از این منظر عبارتند از:

  • هر ذره در محاصره گذشته قرار دارد. برای هر ذره زمان حال فقط در سطح ارتعاش بنیادی در جریان است.
  • هر ذره در محاصره مقدار متناسبی از چگالی نور و جرم و امواج از هر سو قرار دارد. بنابراین هر ذره مرکز کیهان به حساب می آید.

 هر ذره ای در کیهان که سرعتی معمولی دارد، به طور یکنواخت در محاصره گذشته می باشد و فقط زمان حال در خود ذره جریان دارد.

  به محض این که ذره فرضی با سرعت قابل توجه ای نسبت به سرعت نور حرکت کند، محاصره «زمان گذشته» از پشت سر قطع شده و از روبرو و طرفین نیز شروع به جمع شدن می کند.

با اضافه شدن سرعت، قوس دایره کیهان در پشت سر جمع می شود و ذره فرضی از محاصره «زمان گذشته» بیشتر خارج می شود.

  با نزدیک شدن ذره فرضی به سرعت نور، مقدار X ∆ به سمت صفر میل می کند تا درست در سرعت نور بین خود ذره و تصویر گذشته، هیچ فاصله ای نباشد. در این صورت، ذره با خودش به وحدت می رسد.

به امید خدا ادامه دارد:

سایت شخصی: Mataheri.com

کانال تلگرام: Mataherinews2      

     با آرزوی توفیق الهی

       محمد علی طاهری